-
اگر هر چی بودیم ما که رفتیم...
یکشنبه 30 اسفندماه سال 1383 05:27
سلام بعد از مدتها سلام دیگه نمی تونم اینجا چیزی بنویسم . ما که از این جا اساب کشی کردیم به جای دیگه ای تا راحت تر باشیم. همون بهتر که یه جا ناشناس بشینی و درد دلت رو بگی اینطوری بهتره. به هر حال هر خوبی بدی از ما دیدید به بزرگ واری خودتون ببخشید. بدرود.
-
کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا...
یکشنبه 26 مهرماه سال 1383 00:47
ای دل گر از آن چاه زنخدان بدر آیی هر جا که روی زود پیشمان بدر آیی هش دار که گر وسوسه ی نفس کنی گوش آدم صفت از روضه رضوان بدر آیی می خواه و گل افشان کن از دهر چه می جویی این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می گویی مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی
-
چشمها را باید شست...
پنجشنبه 26 شهریورماه سال 1383 18:22
دو نفر از پشت میله های زندان به بیرون نگاه کردند یکی آسمان لاجوردی رو دید و دیگری گل و لای بیرون را دید
-
عبور از خاکریز دریا...
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1383 00:24
خورشید به کام مرگ می رود و ستاره ی شب می درخشد و یک ندای روشن مرا می خواند باشد که چون از خاکریز دریا بگذرم هیچ ناله ای نباشد و این موج که اکنون به دریا می رود همانند آن موج که از ژرفای دریا آمده بود خفته و خاموش به خانه باز گردد تاریک روشن و ناقوش شب و آنگاه تاریکی باشد که چون بر کشتی سوارشوم اندوه وداع نباشد زیرا هر...
-
هدیه گران بها ...
شنبه 7 شهریورماه سال 1383 13:59
دیروز از مادر بزرگم یه گلدون هدیه گرفتم . یکی از بهترین هدایایی که در طول زندگیم گرفتم بود .
-
سر چشمه ی اندیشه های خوب...
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1383 11:40
از انشتین پرسیدن که اندیشه ها از کجا میان؟ جواب میده: که اندیشه ها از پیش خدا میان.
-
یکی هست که مارو خیلی می خواد....
جمعه 23 مردادماه سال 1383 11:17
یکی هست که همیشه مارو دوست داره ، و گفت که هو معکم عینما کنتم(هر کجا هستید من با شما هستم) و شما یه وقت فکر نکنید که او شمارو فراموش کرده ،چون گاهی انسان به خاطرش خطور می کنه که نکنه ما رو ول کردن اینجا به یاد ما نیستن. حتی پیغمبر اکرم(ص) یه شائبه ای در دلش آمد بعد از این که وحی ، یه مدت متوقف شده بود ، که نکنه با ما...
-
سلامی با تاخیر
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1383 21:42
می بخشید این روزها وبلاگ رو به روز نکردم بخاطر قطع بودن تلفن که مساویست با قطع اینترنت به دلایل مربوط به کارمندان مخابرات که ما تا حالا هم نفهمیدیم این چند روز چرا برای چی تلفن ما قطع بوده نتوسنتم وبلاگ رو به روز کنم چون مشغله هام این روزها زیاده از طریق کافی نتم حالش نبود به روز کنم به هر حال منتظر مطالب جدید باشید
-
دیشب رفت...
یکشنبه 11 مردادماه سال 1383 11:17
هر آمدنی آغازی برای یک رفتنه و هر رفتن آغازی برای یک آمدن هست.
-
سنبل عشق...
یکشنبه 4 مردادماه سال 1383 12:41
این سیب رو فرستادن که بدونی در عالم سیبستانی هست. نگران نباش که به این سیب رسیدی یا نه . این اصلا مهم نیست بلکه باید دلگرم بود به وجود ِ سیبستان. «الهی قمشه ای»
-
شعر سبز...
پنجشنبه 1 مردادماه سال 1383 16:04
هیچ گاه شعری به زیبایی یک درخت نخواهم یافت ...
-
ای شاهد جان ...
پنجشنبه 25 تیرماه سال 1383 19:16
ای شــاهــد ِ جـــان بــاز آ در غـــیــب ِ جـهـان کم زن نــقــش ِ رخ ِ زبــــیـــــــا را در پــــرده ی عـــالـــــم زن در نـــظــم ِ جــهان دستی، بــــــر طـــره ی پر خم زن مــانـنـد ِ خـــلیل ، ای جان، آتــشــکـــده گــلـــشن کن بــــازار ِ بـــتــــــان بشکن، راه ِ بــــــت ِ اعــــظــم زن لاهوت ِ مســـیــــحـــــا...
-
برنامه ریزی عشق...
جمعه 19 تیرماه سال 1383 21:19
بدن ما نسبت به برنامه ری زی در راه عشق پاسخ مثبت نشان میدهد و عمر انسان طولانی تر می شود شفا
-
بی انتها...
سهشنبه 16 تیرماه سال 1383 15:58
راه بود نرفتم چه اشتباهی! اما حالا میرم... خواهم رسید.
-
دیگه جز تو چیزی نمی بینم...
جمعه 12 تیرماه سال 1383 03:27
-
دلم در عشق تو...
چهارشنبه 10 تیرماه سال 1383 00:27
دلم در عاشقی آواره شد آواره تر بادا تنم از بی دلی بیچاره شد بیچاره تر بادا
-
روز میلاد تن من...
شنبه 6 تیرماه سال 1383 18:56
این روزها اینقدر فکرم مشغول هست. که دیگه روز تولد خودم رو فراموش کردم. دیروز روز تولد من بود. نه کیکی نه شمعی و نه کادویی. (البته در مورد کادو یه استثنا وجود داره) چه بد کلی برنامه داشتم اما بی خیال باشه واسه سال بعد . خوب دیگه ما که همه چیزمون با بقیه فرق می کنه اینم روش.
-
ندای آغاز...
سهشنبه 2 تیرماه سال 1383 11:11
ندای آغاز شعر: از سهراب با تلخیص و کمی دست کاری جزئی کفش هایم کو ، چه کسی بو صدا زد: سهراب ؟ آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ . بوی هجرت می آید: بالش من پر آواز پر چلچله هاست. من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از جنس زمان نشنیدم. هیچ چشمی،عاشقانه به زمین خیره نبود. کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد....
-
فعلا کارم درست شد...
سهشنبه 2 تیرماه سال 1383 10:58
مثل اینکه دیروز بی خودی جوش آورده بودم همش از دست این کارت البرز بود . خدا بگم از سر تقصیراتشون نگذره به هر حال دوباره آغاز به کار خواهیم کرد . تا ببینیم خدا چی می خواد و این بندگان خدا دیگه می خوان چی به سرمون بیارن.
-
ای بابا...
دوشنبه 1 تیرماه سال 1383 14:44
دلم خوش بود که فقط تو بعضی سایتها نمی تونم برم اما حالا عکسم نمی تونم آپلود کنم
-
یکی به داد من برسه...
دوشنبه 1 تیرماه سال 1383 00:54
آقا من فیلتر شدم به کی بگم یعنی چی مگه من چی کار کردم از اینی که هست سر به زیر تر دیگه نمی شه خلاصه من وبلاگم رو نمی بینم در ضمن از کارت اینترنت البرز استفاده می کنم. یکی یه راهی جلو پام بزاره من بدون وبلاگم دق می کنم. یکی بهم بگه چه خلافی از من ... خلاصه کلی بهم ریختم وقتی دیدم اینطوری دلخوشی من طفلک رو دارن از دستم...
-
می خوای بیای خوب بیا اما...
دوشنبه 25 خردادماه سال 1383 14:10
به سراغ من اگر می آئید ، نرم و آهسته بیائید ، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهائی من.
-
هر چی می کشم از...
جمعه 22 خردادماه سال 1383 05:36
ز دست دیده و دل هر دو فریاد هر آنچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز پولا د زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
-
بازگشتی دوباره...
جمعه 22 خردادماه سال 1383 02:37
خوب باز هم ما آمدیم ، طی این چند روز زیاد بهم فشار آمد ، آخه سنگینیه امتحانات همین چند روز بود. همین امروز از دست یه غول بی شاخ و دم جون سالم به در بردم(امتحان ریاضی داشتم) آخ که این روزها دلم لک زده بود برای وبلاگ خونی ، مخصوصا برای باران (البته یه دو سه بار دلم طاقت نیاورد و یواشکی یه دو سه تا وبلاگ رو خوندم ) نمی...
-
شرمنده ...
دوشنبه 11 خردادماه سال 1383 13:20
شرمنده که این چند روزه به روز نکردم و خبر ندادم که تا پنج شنبه آینده نه میتونم وبلاگ رو به روز کنم و از اون بدتر این که نه می تونم وبلاگ بخونم خوب امتحانات شروع شده آدم درس نخونی مثل من که همه چیز میزاره شب امتحان... به هر حال دوستان این پنجشنبه نه یکی دیگه که امد وبلاگ رو به روز می کنم پس زحمت نکشید و هی اینجا نیاین...
-
شعر سهراب غزلش گوشه ی تاقچه ...
چهارشنبه 6 خردادماه سال 1383 05:51
یاد من باشد تنها هستم ماه بالای سر تنهائی ست مثل این گوزن تنهای ما توی این عکس و بشتر مثل من ...
-
این دیونه ی در به در...
یکشنبه 3 خردادماه سال 1383 23:08
در میان هق هق هر شبم با خیال تو پرواز می کنم می زنم پلی به آسمان از میان ابرها می گذرم و به ماه می رسم سراغت را از او می گیرم وای اگر او نشانی از تو نداشته باشد وای اگر...
-
اگر تو آن باشی...
یکشنبه 3 خردادماه سال 1383 00:10
اگر تو را همچون دریایی بی پایان در یابم رقص کنان تا ته دریا خواهم رفت.
-
رویای من ...
جمعه 1 خردادماه سال 1383 16:16
قطره ی رویا بر روی آب
-
شعر و عکس (کتلین رین)خانه ی عشق...
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1383 10:28
«کتلین رین» خانه ی معشوق ترجمه:دکتر حسین الهی قمشه ای در خانه ی معشوق ِ من تپه ها و چمنزارهاست و فرشهای گل و سقف ِ خانه ی او آسمان ِ آبی است چراغ خواب ِ آن ستاره ’ سحر و درهای آن باد است و پرده های آن باران و آنجا کوه هاست، هر یک به خود ایستاده و جزیره هاست که پرندگان ِ دریایی در آن آشیان دارند در خانه ی معشوق ِ من...